به مناسبت حماسه جاوید ناوچه پیکان در روز هفتم آذر
دریایی آرام و خلیجی رام
گهواره ی امواج و کشتی ها
در خواب خوش دریا و ماهیگیر
ماه و ستاره غرق در رویا
آن سوی در دست اهریمن
در بندری تاریک پنهان بود
فکر پلید دشمنان آنجا
در ذهن موشکها نمایان بود
دشمن مسلح تا به دندان بود
انباری از باروت و آتش داشت
ایران ولی آماده ی ایثار
در سینه اش صدها سیاوش داشت
روز نبرد ناو پیکان بود
صدها تکاور با تمام جان
آماده ی پیکار با دشمن
با سینه ای آکنده از ایمان
آن روز روز هفتم آذر
آن اسکله سرتا به پا لرزید
وقتی فرو می ریخت در دریا
شیطان از این آشوب می ترسید
دشمن شکستی سخت را می دید
در آتش و خون پیش چشمانش
از خشم و نفرت در خودش می سوخت
حتی شکست آن روز دندانش
شیطان ولی با خشم از هر جا
آماده ی پرتاب موشک شد
آتش به روی ناو پیکان ریخت
وقتی تمام آب موشک شد
پیکان در عمق آبی دریا
چون قو سپید و پاک می رقصید
آتش گرفت و با شجاعت رفت
پشت تمام دشمنان لرزید
آن روز جسم پاک آن مردان
بر آبی دریا نمایان شد
در آب دریا غسلشان دادند
دریا مزار آن شهیدان شد
حسین جون خیلی عالی بود التماس دعا
سلام دوست خوبم
کارو خوندم و لذت بردم
گرچه با اون بند اول انتظار همچین ادامه ای رونداشتم
شاید خیلیش سلیقه ای باشه ولی با اینجور کارهای روایی ( اینجور) چندان موافق نیستم
راستی یه سوال
مصرع اول بند دوم چیزیش توی تایپ جا نیفتاده؟
مثلا «در » همون « دریا» نیست؟
...آتش گرفت و با شجاعت رفت
پشت تمام دشمنان لرزید...
در فرهنگ ما شهادت پیروزی است اما در فرهنگ دشمن که چنین نیست . پس بعد از در عمق دریا فرو رفتن پیکان
استکبار جهانی خشنود شده است .
باید این بیت را طور دیگری می نمودید که به اهداف میهن دوستانه تان نزدیکتر باشد . این جوری معنا رسان نیست
سلام و ممنون از محبتتون
لینک شما هم با افتخار و احترام اضافه شد
یادملن باشد فرصتمان کوتاه است تا بازگشتن فاصله چندانی نیست. اگر بخواهیم پیش از بازگشت از هر آنچه بوده ایم برگردیم باید خیلی حواسمان را جمع کنیم. شهدا آدمهای عجیب و غریبی نبودند. فقط حوایشان خیلی جمع بود. شاید سالهاست که خیلی هایمان دنبال بهانه ای برای خوب شدن هستیم. حالا وقتش رسیده است.
از کربلای۳ که برمی گشتیم ۶ نفر مفقود شده بودند راستش شاید برای همین بود که اینقدر کشته و مرده غواص شدن بودیم که تیر بخوری و رگه های خونت با آب شور خلیج فارس در هم بیامیزد و آب تو را ببرد و کسی جز دریا نداند که کجایی؟
سلام...
دوست دارم به وبلاگ اقای حسین متولیان تشریف بیارید... دوست تر م یدارم که نشونی ا زخودتون بذارین...و دوست تر تر م یدارم که هروقت به روز کردین بابایی منوکه کودک شده مطلع کنید... ممنون...
دنیا دنیاروح انار برای شما...
فقط نفسهات رو قدری جانانه بکش .عشق مانند هواست.همه جا موجود است.
آقا لبریز شدیم از لذتی دیر یاب...باشی الهی...امتدادت رو ببینم...
با سلام واحترام
کلبه ای دارم حقیر
دیوارش همه بید
روزگارش همه سرد
به کلبه حقیر بنده سر بزنید در صورت تمایل مرا لینک کنید
ممنون و با سپاس
با سلام بر شما دوست هنرمند و فرهیخته
وب سایت رسمی فرزاد نامی و فرهاد نامی منتظر قدم مبارکتان است.
www.fnami.org
در ضمن اگر مایل به تبادل لینک بودید با عنوان
وب سایت رسمی فرزاد نامی و فرهاد نامی
لینک فرموده و بفرمایید تا به چه عنوانی شما را لینک کنیم.
لطفا نظرات با ارزشتان را برای سهولت در قسمت دفتر مهمان وارد کنید.
با تشکر
ف. نامی
با سلام خدمت شما شاعر محترم
وبلاگتون عالی و این شعر عالی تر
با آرزوی موفقیت
سلام جناب برومند. یادمه که خودم همین شعر رو تو اتاق اداری ستاد تایپ کردم واستون. از این بابت مفتخرم.
سلام جناب برومند شعرتان خوب بود منتظر کارهای بعدی شما هستم موفق باشید
درود به ناخدای قهرمان پیکان همتی
درود بر قهرمانان دلاور نیروی دریایی